ما از این شهرغریبه بی تفاوت کوچ کردیم
از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم
خونه مون رو دوشمونِ ما یه آه دوره گردیم
ما واقعاً با هم چه کردیم
ما غنیمت های بی رؤیای این جنگای سردیم
زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم
بی خبر از حالِ هم آواره ی دنیای دردیم
ما واقعاً با هم چه کردیم
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
پس بدین فرصت خنده هامو
پس بدین شادی تو صدامو
پس بدین قلب عشق آشنامو
لااقل پس بدین گریه هامو
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
رو دعا می خواه ز اخوان صفا - مولانا...
برچسب : نویسنده : delphan بازدید : 171