دیریست عابری نگذشته ست ازین کنار - احمد شاملو

ساخت وبلاگ

دیریست عابری نگذشته ست ازین کنار

کز شمع او بتابد نوری ز روزن ام

فکرم به جست و جوی سحر راه می کشد

اما سحر کجا

در خلوتی که هست

نه شاخه ای زجنبش مرغی خورد تکان

نه باد روی بام و دری آه می کشد

حتی نمی کند سگی از دور شیونی

حتی نمی کند خسی از باد جنبشی

غول سکوت می گزدم با فغان خویش

و من در انتظار

که خواند خروس صبح

کشتی به شن نشسته به دریای شب مرا

وز بندر نجات

چراغ امید صبح

سوسو نمی زند

 

رو دعا می خواه ز اخوان صفا - مولانا...
ما را در سایت رو دعا می خواه ز اخوان صفا - مولانا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delphan بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 7:34